ما اومدیم...
سلام به همه دوستای گلم که با کامنتاشون شرمندمون کردن سلام به گل پسرم که ثانیه ثانیه زندگیم از عطر وجودش لبریزه حدود 3 هفته میشه که نتونستم بیام نت آخه دسترسی نداشتم کلی هم اتفاق افتاده که مجبورم همشو تو این پست بنویسم 28 اردیبهشت من و گل پسرم اومدیم خونه مامانم البته با آقای شوشو اومدیم هم به خاطر واکسن آراد و هم اینکه احسان جونم به خاطر کاراش مجبور بود بره خارج از اصفهان از 28 اردیبهشت تا الان که 18 خرداد ما خونه مامانم کنگر خوردیم و لنگر انداختیم و این قضیه تا حدود 28 خرداد ادامه داره و اگه خدا بخواد ، گوش شیطون کررررررررررررررررررررررررر بالاخره بعد از 30 روز میریم خونه خودمون ، اما هنوز که فعلا اینجاییم کل اتفاقا به هم...