آرادآراد، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

آراد نهایت عشق ما

تکمیل غلط نامه شماره 2 و جبران غیبتمون

1392/5/31 3:01
نویسنده : سحر
1,659 بازدید
اشتراک گذاری

سلام شاهزاده کوچولوی مامان

قربون پسر گلم برم که روز بروز شیرین تر میشه

عاشق شیطنتاتم نازنین پسر

آراد من

نمیدونی این روزا چقدر زود بزود میگذرند و من چقدر خوشحالم که تمام لحظاتم با وجود شیر مرد کوچکم سپری میشه

آراد

وقتی به گذشته فکر میکنم میبینم چقدر زود گذشت اصلا باورم نمیشه داریم کم کم به تولد 2 سالگیت نزدیک میشیم ، با اینکه بیشتر روزا خیلی سخت بود اما الان خاطراتش واسم شیرینه (اگه خاله مینا بخونه حتما یه چندتایی از اون آبداراش نثارم میکنه)

خدا رو شکر ، خدا رو 1000 هزار بار شکر

که تو رو دارم ، احسان رو دارم و سایه پدر و مادرمون رو

و بارها و بارها خدا رو شکر که سلامتی مهمترین نعمته

واسه باباییت هم دعا میکنم که زودتر خوب بشه

آرادم

اگه گاهی ناخواسته سرت داد میکشم منو ببخش

اگه گاهی بهت توجه نمیکنم منو ببخش

گاهی اوقات اونقدر خسته و کلافه هستم که واقعا دست خودم نیست

فقط بدون عاشقتم ،بینهایت  ،اما خستگی گاهی مجال نمیده

پسرک خواستنی من

آرام جونم

اگر کفر نبود میپرستیدمت دیوانه وار

نفس من

تو این 2 هفته خیلی خیلی پیشرفت داشتی و ما رو خوشحال تر کردی

یه جمله کوتاه دیگه هم یاد گرفتی:

کُین؟ (   البته با ضمه ادا میکنی) : کو این؟

اما کلمات با نمکت:

دَ : دست

مُ: موز

مو : مو

اینا: ایناها

نَهههههههه : نَه

تووف : توپ

وَیی وَیی : اشغالنیشخند

قُل : گُل

آبی: رنگ آبی

نِدونه : هندونه

ویژ ویژ : سشوارنیشخند

یه دو دی : یک دو سهبغل میخورمت تموم میشیا از من گفتن بود

دون : گردو

اوخخخخ : اوخ

خخخُب : خواب

ایییییییی ایییییییییی : بگیر

فعلا همینا .....

پرنس کوچولوی ما

دیگه شیر مامانشو نمیخوره مژه

در یک اقدام ضربتی که اصلا فکر نمیکردیم جواب بده پسملی دور ممی خوردن رو خط کشیدگاوچران

جمعه 25/05 بهت گفتم ممی اوخ شده و شما خیلی راحت و در کمال ناباوری من و مامانی گفتی اوخ و من تایید کردم و بعد رفتی دنبال برنامه های روزمره خودت و تا الان که در حال تایپ هستم دیگه سراغ ممی نگرفتیتعجبسوال و جالب تر اینکه شیر خشک هم دیگه نمیخوریمتفکر

فقط شیر پاستوریزه میل میکنی خجالت اونم آخر شبا و صبحا

واسم خیلی جالب بود چون فکر نمیکردم اینقدر راحت از شیر بگیرمت

تا یه دو روز هنگ بودممتفکر و هی اِرور میدادمنیشخند 

جالب تر از اون اینکه از همون شب (گوش  شیطون کر )شما خیلی خیلی خوب و عالی خوابیدییول

مامانی میگه شیرت واسه بچم دل ضعفه می آورده ناراحت

راستش الان که فکر میکنم میبینم شاید حق با مامانی باشه از کجا معلوم؟؟؟؟

آخه از همون روزای اول تولدت خوب سیر نمیشدی و من مجبور شدم شیر خشک ضمیمه کنم و روزی چند درجه شیر خشک بهت میدادم تا سیر بشی

اما حالا ؟؟؟ واقعا ایول دارهماچ

ایول ایوله ایول آراد گل پسره ایول  آراد تاج سره ایول ...

گل پسرم

تو این هفته هم در حال یادگیری استفاده از تختت هستی

شبا توی تختت میخوابی و هر موقع بیدار شی صدای مامان میزنیماچ واییی بیا بغلت کنم پسرک گلمبغل البته من شبا پایین تختت میخوابم تا حسابی عادت کنی

الان یک هفته است که مامانی زحمت کشیده و اومده پیشمون آخه پرستارت دخترش زایمان کرده و تا 1 ماه دیگه نمیاد

چند روز پیش رفتیم پارک و تو اصلا از خودت دفاع نمیکردی از اون روز به بعد مامانی هر روز باهات دفاع شخصی کار میکنه تا یاد بگیرینیشخند(نمیدونم نتیجش چی میشه اما فعلا که از هر جا کم بیاری سر من خالی میکنی)

یه حرکت عالیه دیگه برای اثبات پشتیبانی تو از من امروز رونمایی شد

بابات بغلت کرده بود و آورده بودت پشت سر من و هی بهت میگفت موهاشو بکش و تو فسقلی خودم هی نگاه به بابا میکردی و منو میبوسیدی

واییییییییییییییی یه باره دیگه بیا بغلمبغل 

راستی امروز با مامانی رفتیم بیرون

قبل از اینکه از خونه بریم بیرون جنابعالی از محتویات جیب بابات مبالغی پول بصورت ماچاله شده بر داشته بودی و در جیب مبارک خودت گذاشته بودی

همین که سوار تاکسی شدیم ، مثل یه مرد  ، دست کردی تو  جیبتو پولتو در آوردیو دادی به آقای راننده وهی میگفتی اییییی اییییی ایییی ...

وایییییییییییییییییی الهی مامان قربونت بره ریزه میزه

وقتی هم که پیاده شدی از اولین مغازه که چشمت دید هی میخواستی سوار سه چرخه ها بشی

خلاصه مامانی هم واست یه  سه چرخه خرید و از  همون جا سوار شدی و اومدی، سر چهار راه سوار تاکسی شدیم و توی خوشمزه از شیشه رفته بودی بیرون و صندوق رو چک میکردی که حتما سه چرخه ات باشهماچ

حالا یه چندتایی از عکسای پسملی در ادامه مطلب.....

 

 راستی این پست فقط به خاطر گل روی خاله سعیده و مانی گلم که دیر آپدیت شدنمون رو گوش زد کرده بودنماچ

 

آراد خوشمزه مامان رفته بود آب بازی وقتی دیدم صدات نمیاد اومدم سراغت که با این صحنه مواجه شدم

آخه مامان جون این دستمال بدبخت چیکارت داشت؟

فقط به اقتصاد خانواده کمک کردینیشخند

1

بعدشم لوله مقوایی داخل دستمال رو در آوردی و انداختی سطل آشغال و شروع کردی واسه خودت دست زدن

تشویق

2

مو فر فری مامان پا کرده تو کفش بزرگترش

3

عشق مامان واسه اولین بار خودش کفشاشو پوشیده

قربونت برم نمک من

4

جیگولی من موهاش خیلی بلند شده بود ، حدود 10روز پیش بردیمت آرایشگاه اما چنان جیغایییی کشیدی قبل از اینکه بری رو صندلی که ما رو پشیمون کردی و مجبور شدیم با بابات خودمون دست بکار شیم موهاتو کوتاه کنیمابله

 

عکسای پایین هم مربوط به امروزته که میخواستیم بریم بیرون

در حال گذاشتن پولای بابایی در جیب مبارک

5

اینجا هم گیر داده بودی به شارژر دوربین مامانی

6

اینم فضولی آخر شبته که رفته بودی سراغ اتو

7

قربونت برم نفسم

تو بهترین نعمت خداییییی

 

پسندها (2)

نظرات (24)

مامان محیا جون
1 شهریور 92 21:52
چه جیگری شده این پسملی!
مامان مانی جون
4 شهریور 92 12:24
اولا مَ نون همهء ما گاهی سر بچه هامون داد میزنیم و دعواشون میکنیم من که وقتی ببینم شیطنتش بهش آسیب میرسونه یه دونه هم میزنم رو دمبش واقعا هم باید خدا رو هزاران بار شکر کرد که بچه هامون سالمن قربون شیرین زبونیاش برم من ای جونم پولکی شدی خاله(مگه میشه بچه اصفهانی پولکی نباشه) قربونت برم تو تختت میخوابی چی بگم شیطنت شما ها ته نداره هاااااااا ؟!!!!! عکسای مورد دارتو عشقه بوس بازم ممنون که واسه ما آپیدی
مامان مانی جون
7 شهریور 92 18:24
خصوصی داری
مامان مانی جون
11 شهریور 92 16:10
ببین باز دیر کردی ای بابا میدونی هر پیجی که من باز میکنم و تو آپ نکردی و بعد هم یه پیج دیگه واسه کامنتم چقد هزینه داره(ایکون یه اصفهانی)
مامان مانی جون
19 شهریور 92 17:55
ببین گفتی 18 میام و نیومدی سر کاری بود نه؟ البته 18 که بازم هست ماه دیگه ماه های دیگه سالهای دیگه قرنهای دیگه الهی تا اون موقع سلامت باشی اومدی خبرم کن
مامان بهاره مامان امیرمحمد
1 مهر 92 10:25
ماشاءا.. گل پسر قند عسل مردی شده برای خودش عزیزم خدانگهداره این مردهای کوچولو را برای ما - چه کارهای بانمکی کرده این آبنبات خاله - یک بوس آبدار
مامان بهاره مامان امیرمحمد
10 مهر 92 12:36
سلام لطفاً به وب من سربزنید یک موضوع خیلی خیلی مهم با تشکر
مامان مانی جون
16 مهر 92 18:04
ببینم با اون بد قولی که کردی روت میشه آپ کنی ها بازم خدا کنه سلامت و خوش باشین آپ نکردی هم که نکردی اینم خودتی
نازنین نرگس
18 مهر 92 22:56
سلام دوست قدیمی الهی چه پسرنازی شده یاد خاطرات قبل تولدش به خیر چه روزایی بودالهی چه غلط نامه ای هم واسش نوشتی قربونش ما بالاخره بعد دو سال برگشتیم
مامان محمد پارسا
23 آبان 92 20:43
سلام مامانی خیلی وقته نیومده بودم ماشاالله پسلی بزرگ شده خدا حفظش کنه
مامانی درسا
2 آذر 92 1:24
عزیزم تولدت هزاران بار مبارک انشاالله همیشه سلامت باشی و شاد ممنونم عزيزم
ریحانه ترجانی
2 آذر 92 11:05
آرادکوچولو، تولدت مبارک! مادر و پدر عزیز، اول آذر ، سالروز تولد نازنین‌ترین ارمغان زندگی‌تان را شادباش می‌گوییم. بگذارید با اندکی آینده‌نگری شما، فرزند دلبندتان آینده‌ی روشن‌تری را در پیش رو داشته باشد. کودکان شیرین امروز، در چشم بر هم زدنی می‌بالند و به نوجوانان و جوانان فردا تبدیل می‌شوند. اما آیا برای فردای او برنامه‌ای تدارک دیده‌اید؟ آیا برای هزینه های تحصیل، مسکن و ازدواج او راهکاری اندیشیده‌اید؟ در جشن تولد دو سالگی کودک دلبندتان، ما بیمه‌ی عمر و تامین آتیه‌ی پاسارگاد را به عنوان ارزنده‌ترین هدیه‌ی شما به او پیشنهاد می‌دهیم. هدیه‌ای ماندگار که حاکی از دوراندیشی شما در تامین آتیه‌ی فرزندتان است و سرمایه‌ایی قابل توجه را برای او در سنین جوانی فراهم می‌آورد تا در تامین هزینه های تحصیل، ازدواج، شغل و بسیاری موارد دیگر آن را به کار گیرد. علاوه بر این‌ها، اجازه دهید که ما هم با تقدیم هدیه‌ای کوچک، در شادی تولد عزیزتان سهیم باشیم. این مثال ساده را ببینید: اگر همین امروز کودک دلبندتان را بیمه کنید، با پرداخت ماهیانه ۱۰۰ هزار تومان حق بیمه، فرزند شما در 30 سالگی سرمایه‌ایی در حدود یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان خواهد داشت که چندین برابر بیش از مبلغی است که برای او پس‌انداز کرده‌اید. این تنها نمونه‌ای از انواع بیمه‌های موجود است. برای آگاهی از مشخصات و یافتن جدولی متناسب با بودجه‌ی خودتان، و خرید این بیمه نیازی به مراجعه نیست. کافی است با ما تماس بگیرید تا راهنمایی‌تان کنیم و تمامی کارها را برایتان انجام دهیم. منتظرتان می‌مانیم! ریحانه ترجانی مدیر نمایندگی3502 تلفن:09123351180 و 66927015
مامان مانی جون
2 آذر 92 12:12
آراد جونم عزیزم تولدت مبارک سحر خانومی دومین سال زمینی شدن فرشتهء کوچولوت مبارک الهی همیشه سلامت و شاد باشه و سایه شما هم بالا سرش بشه قربونت برم سعيده جون مرسي
مامان مرمر
2 آذر 92 12:20
تولدت مبارک
خاله جون
11 آذر 92 16:35
رها
24 آذر 92 2:26
سلام به این آدرس برین و توی قرعه کشی شب یلدا شرکت کنین http://mylamis.com/yalda//?ref=82a7742a71c33a980063e1a69f1e652b
مامان بهاره مامان امیرمحمد
24 آذر 92 13:33
سلام مامان جون خوبی؟ ما یه قرار اینترنتی داریم برای جمعه 29 آذرماه سرزمین عجایب اگه دوست داشتید شما هم به جمع دوستان بپیوندید فعلا برای ساعت 3 فیکس شده شاید ساعتش تغییر کنه
رها
30 آذر 92 17:12
سلام عزیزانم با یه پست یلدایی منتظرتونیم
مامان بهاره مامان امیرمحمد
18 دی 92 13:32
یه سر تشریف بیاورید وب ما نظرتون مهمه ممنون
عاطفه مامان آوا ناز نازی
2 بهمن 92 0:01
ای جانمممممممممممم!!!!!!!
مامان بهاره مامان امیرمحمد
9 بهمن 92 13:38
کجایید شما بابا؟ دلمون پوسید از نگرانی؟ چه خبر آراد جون خوبه؟ یه پستی یه کامنتی یه چیزی بذارید ما دلواپسیم سحر جون
مامان محمد پارسا
20 بهمن 92 22:53
بانو
12 اسفند 92 10:11
سلام دوست عزیز جامعه مجازی بانو با موضوعات سبک زندگی در خدمت شماست. همه اینجا هستند اما جای خالی شما احساس می شود. با اشتراک تجربیات و مطالب وبلاگ خود در بانو، دوستان جدیدی پیدا خواهید کرد. منتظر حضور تان در شبکه اجتماعی بانو هستیم. تازه های مادرانه را در چشم به راه و الهه مهر بانو دنبال کنید. جامعه مجازی بانو www.banoo.ir
بانو
13 مرداد 93 10:08
سلام با شب ادراری کودک خود چه کنیم؟ www.banoo.ir/post/894 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو