اولین مروارید پسرم
نمیدونی چقدر خوشحالم عسلم
امروز سه شنبه 19/2/91 ساعت 11:45 موقعی که داشتم قطره آد بهت میدادم متوجه شدم که یه صدایی شبیه برخورد سنگ به شیشه از دهنت به گوش میرسه
واییییییییی درست بود اون مروارید خوشگلت بود که به قطره چکون ضربه میزد نمیدونی چقدر خوشحال شدم و هیجان زده
مبارکت باشه بهترینم
زود زنگ زدم به خانم سامانی (صاحبخونه) ایشون هم اومدن بالا و تایید کردن و بعدش هم تو رو با خودش برد پایین اصلا دلم نمیخواست بری
نازنینم اولین مرواریدت در 5 ماه و 16 روزگی خودشو نشون داد
آراد نفسم ، نفس های تو تضمین بودن منه
مبارکت باشه گلم
انشالا به سلامتی همه مرواریدات بیرون بیان
عزیز دلم نمیدونی جقدر ناراحت شدم که نفهمیدم داری دندون در میاری
چند شب بود که خیلی بد میخوابیدی و در طول روز خیلی بیقراری میکردی چند بار هم احساس کردم کف دستات و پاهات خیلی گرمه اما درجه گذاشتم و چیزی نشون نداد
الان خیلی خوشحالم که اولین مرواریدت داره خودشو نشون میده اما از خودم خیلی ناراحتم که دیر فهمیدم
امیدوارم همیشه سالم و پابرجا باشی نازنینم
یه عالمه بوس واسه بهترین پسمل دنیااااااااااااااااااااااااااااااااا