آرادآراد، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

آراد نهایت عشق ما

11 آذر

آراد قشنگم سلام نمیدونی این چند روز چقدر ما رو با خودت مشغول کردی همه زندگیمون شدی عزیزم خواستم بدونی که 11 آذر هر سال برای من و احسان جونم یادآور خاطرات خوش گذشته است در چنین روزی من و احسان جونم با هم آشنا شدیم و این روز به یاد ماندنی شد برای ما 11 آذر 1382 کلاس ادبیات عشق من دیروز الینا جونم به دنیا اومد نمیدونی که خاله منا چقدر خوشحال بود و چقدر هیجان زده از دیدن دخمل گلش ایشالا همیشه سالم و تندرست نفسم عاشقانه دوستت داریم      
11 آذر 1390

زیباترین روز زندگیمان

چهارشنبه صبح ساعت 6:30 با صدای زنگ ساعت بیدار شدم واقعا استرس داشتم اما اصلا به روی خودم نمی آوردم دوش گرفتم ، آرایش کردم و راهی بیمارستان شدم البته با احسان جونم و مامان لادن و بابایی و مامانی حدود ساعت 9 بیمارستان بودیم تا کارای پذیرش رو انجام دادیم ساعت حدود 9:30 بود که اسمم رو صدا زدن  و مامان لادن و مامانم منو تا درب زایشگاه  همراهی کردن احسان جونم هم ازم فیلم گرفت وارد زایشگاه که شدم اول ازم یه نمونه گرفتن و بعد سرم بهم وصل کردن و بعد با خانم دکتر زمانی تماس گرفتند و ایشون هم در حال معاینهبیماراشون بودن و قرار شد ساعت 11:30 اتاق عمل باشن واییییییییییییی اون یک ساعت به اندازه 1000000000 سال طول...
11 آذر 1390