شیطنت جدید وروجکم
سلام عشقم
سلام عزیزتر از نفسم
یه سوال مامانی؟؟؟
اگه گفتی عکس زیر چیه؟؟؟؟
الهی مامان بقربونت بره با این کارات و فسقل بازیات
خدایی فکر نمیکردم این کارو بکنی
فکر هر چیزیو میکردم الا این.....
قبل از اینکه بریم ادامه مطلب چند تا از شیرین کاریات رو متذکر بشم
1- وقتی آشغالی ، چیزی پیدا کنی میندازی سطل زباله و واسه خودت دست میزنی بعدشم انقدر این کارو ادامه میدی تا ما از رو بریم و واست دست بزنیم
2-وقتی یه کاری که عرف هست رو انجام میدی(مثلا لیوان آب رو که خوردیم و روی میز گذاشته رو بر داری و پرتش کنی تو ظرفشویی) بازم طبق روال بالا
3-همین که متوجه میشی میخوایم عذا بخوریم حالا چه صبحانه ، چه ناهار و چه شام کل بطری های داخل یخچال به میز غذا منتقل میشن از شیر گرفته تا قوره و .... و باز هم طبق روال بالا
4-همیشه مراقب اموال من و بابات هستی به محض اینکه یکی از وسایلمون یه جا بمونه و ما تو اون محدوده نباشیم و یه نفر دیگه نزدیکش باشه فوری برش میداری و به ما میرسونیش
5-همین که از سر کار میام دمپایی هامو واسم میاری و تا پا نکنم ول کن نیستی
6-روزی 500000 هزار بار هم کل کابینت ها رو میاری وسط حال و بیخیالشون میشی
و بهترینش
7- وقتی بهت میگم مامان دلش واست تنگیده بیا یه بوس بده
سرم رو میگیری تو بغلت و لبای خوشمزتو میزاری رو گونه هام و سه تا بوس میکنی
و اون لحظه شیرین ترین و بی نظیرترین لحظه میشه واسم
حالا برگردیم سراغ عکسمون...
پسملی ،خاله ها ، دوست جونیا !!! الان متوجه شدین اوضاع از چه قراره یا نه؟؟؟؟
عکس زیر شاهکار جدید پسملی هستش که در ایکی ثانیه خلقش کرد
خدا وکیلی اون فلش که به کام وصل هست رو ببین ؟؟؟
دیگه چجوری دورو بره اونو خالی کرده بودی اما از کام جدا نشده بود
نفسم ، اگه بدونی چه حالی بودم ، یه خرید جزئی داشتم احسان رفت که انجامش بده ، منم هنوز خونرو جارو نزده بودم به خاطر تمیز بودن بیش از حد جنابعالی مجبورم تا آخرین لحظات قبل از ورود مهمونام دست نگه دارم
وایی وقتی کام رو دیدم انگار آب یخ ریخته بودن روم
احسان بنده خدا با کامش کلی کار داشت
جواب احسان رو باید چی میدادم؟؟؟
نمیدونستم چیکار باید بکنم؟ جارو بزنم ! با تو دعوا کنم! کام رو درست کنم! یا اینکه عکس بگیرم
بعد از این که بابات اومد و قضیه رو فهمید و یه خرده غرغر کرد
نشستم که درستش کنم ، خدایی نمیدونم با چه قدرتی اینارو کنده بودی
جای یکی دو تاشو اشتباهی گذاشتم وقتی میخواستم جداشون کنم نمیشد
آراد پسرم، دیوونم کردی به خدا
قربونت برم که شیطنت هاتم خوردنیه مثل خودت
حالابقیه کارات :
دیگه اینجوری بودما.....
قربونت برم که در همه حال فضولی عسیسم
بقول بابات خوبه نمیخواستیم بعدش جایی بریم چون من و بابات از تو بدتر بودیم
یه بار بستنی رو میکردی تو دهنت 10 بار بعدیش تو صورت من و بابات بود
اینجا هم هوس گردو شکستن کرده بودی
بهترینی شیرینی من