آرادآراد، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

آراد نهایت عشق ما

شیطنت جدید وروجکم

1392/5/9 19:47
نویسنده : سحر
1,507 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم

سلام عزیزتر از نفسم

یه سوال مامانی؟؟؟

اگه گفتی عکس زیر چیه؟؟؟؟سوال

1

الهی مامان بقربونت بره با این کارات و فسقل بازیات

خدایی فکر نمیکردم این کارو بکنی

فکر هر چیزیو میکردم الا این.....

قبل از اینکه بریم ادامه مطلب چند تا از شیرین کاریات رو متذکر بشم

1- وقتی آشغالی ، چیزی پیدا کنی میندازی سطل زباله و واسه خودت دست میزنی بعدشم انقدر این کارو ادامه میدی تا ما از رو بریم و واست دست بزنیم

2-وقتی یه کاری که عرف هست رو انجام میدی(مثلا لیوان آب رو که خوردیم و روی میز گذاشته رو بر داری و پرتش کنی تو ظرفشویینیشخند) بازم طبق روال بالا

3-همین که متوجه میشی میخوایم عذا بخوریم حالا چه صبحانه ، چه ناهار و چه شام کل بطری های داخل یخچال به میز غذا منتقل میشن از شیر گرفته تا قوره و .... و باز هم طبق روال بالا

4-همیشه مراقب اموال من و بابات هستیاز خود راضی به محض اینکه یکی از وسایلمون یه جا بمونه و ما تو اون محدوده نباشیم و یه نفر دیگه نزدیکش باشه فوری برش میداری و به ما میرسونیش نیشخند

5-همین که از سر کار میام دمپایی هامو واسم میاری و تا پا نکنم ول کن نیستی

6-روزی 500000 هزار بار هم کل کابینت ها رو میاری وسط حال  و بیخیالشون میشینیشخند

و بهترینش

7- وقتی بهت میگم مامان دلش واست تنگیده بیا یه بوس بده

سرم رو میگیری تو بغلت و لبای خوشمزتو میزاری رو گونه هام و سه تا بوس میکنی

و اون لحظه شیرین ترین و بی نظیرترین لحظه میشه واسم

حالا برگردیم سراغ عکسمون...

پسملی ،خاله ها ، دوست جونیا !!! الان متوجه شدین اوضاع از چه قراره یا نه؟؟؟؟

 

عکس زیر شاهکار جدید پسملی هستش که در ایکی ثانیه خلقش کرد

3

خدا وکیلی اون فلش که به کام وصل هست رو ببین ؟؟؟

دیگه چجوری دورو بره اونو خالی کرده بودی اما از کام جدا نشده بود

4

 

2

 

نفسم ، اگه بدونی چه حالی بودم ، یه خرید جزئی داشتم احسان رفت که انجامش بده ، منم هنوز خونرو جارو نزده بودم به خاطر تمیز بودن بیش از حد جنابعالی مجبورم تا آخرین لحظات قبل از ورود مهمونام دست نگه دارم

وایی وقتی کام رو دیدم انگار آب یخ ریخته بودن رومتعجب

احسان بنده خدا با کامش کلی کار داشت

جواب احسان رو باید چی میدادم؟؟؟

نمیدونستم چیکار باید بکنم؟ هیپنوتیزمجارو بزنم ! با تو دعوا کنم! کام رو درست کنم! یا اینکه عکس بگیرمنیشخند

بعد از این که بابات اومد و قضیه رو فهمید و یه خرده غرغر کرد

نشستم که درستش کنم  ، خدایی نمیدونم با چه قدرتی اینارو کنده بودی

جای یکی دو تاشو اشتباهی گذاشتم وقتی میخواستم جداشون کنم نمیشدسبزمتفکر

آراد پسرم، دیوونم کردی به خدانیشخند

قربونت برم که شیطنت هاتم خوردنیه مثل خودتبغل

حالابقیه کارات :

 5

6

دیگه اینجوری     کلافه  بودما.....

6

 قربونت برم که در همه حال فضولی عسیسم

6

بقول بابات خوبه نمیخواستیم بعدش جایی بریم چون من و بابات از تو بدتر بودیم

یه بار بستنی رو میکردی تو دهنت 10 بار بعدیش تو صورت  من و بابات بود

اینجا هم هوس گردو شکستن کرده بودی

7

بهترینی شیرینی من

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان مانی جون
10 مرداد 92 17:08
وای فربونت برم با این شیطنتات من هر وقت میگم خسته شدم مادر شوشو میگه :قدیمیا چه کار میکردن با ده تا بچه خداییش اون قدیما تو خونه هاشون اینقد خرت و پرت بود؟ خداییش بستنی بود که تو یه چشم بهم زدن فقط کم مونده سقف کثیف شه؟!!!! بچه ها اینقد اسباب بازی داشتن که هی پخششون کن؟ آشپزخونه ها اینقد کابینت داشت؟ حالا کار نداریم که بچه هاشون چقد باهوش بودن و فضول ببوسش عاشقشم که مثه مانیه
مامان کیان
11 مرداد 92 18:47
ای وااااااای!!!
احسان فقط یه خرده غرغر کرد؟؟؟؟چه جالب.اگه حمید بود و لپ تاپ نازنینیش رو کیان اینجوری کرده بود فکر کنم منو طلاق میداد


آخه مامانم اینا اینجا بودن
طفلکی آبرو داری کرد
مامان مانی جون
14 مرداد 92 16:15
میگم سحر هنوزم نوید رو بیشتر از آراد دوست داری


ووووووییییییییییییییییییی خدا مرگم بده نوید دیگه کیه
سعیده جون تورو بخدا واسم حرف در نیار
اسم شوشو احسانه
مامان شايان و پرنيا
15 مرداد 92 13:51
ماماني عزيز دخترم تو جشنواره زيباترين كودك ايراني شركت كرده . لطفا براي ديدن عكسش به وبلاگمون بياين و اگه از عكسش خوشتون اومد با راي دادن بهش خوشحالمون كنيد . منتظر حضور گرمتون هستيم
مامان مانی جون
16 مرداد 92 14:56
ای بابا شرمنده ببخشید

داشتم همزمان وب منا رو هم میدیدم اشتباهی نوشتم

حالا جواب بده احسان جونتو بیشتر دوست داری یا آرادو(خوبه ایندفعه ننوشتم بهداد جون وب نانا هم باز بود)


به خاطر مسایل امنیتی از پاسخ به این سوال معذوريم


خخخخخخخخ
mamany
31 تیر 93 7:04
سلام عزیزم. این وروجک ها خیلی ناز شدن . خیلی وقته به ما سر نزدی خانم.پیشاپیش تولد پسری رو تبریک میگم........از وبلاگ جدیدم دیدن کن واسه جشن تولد ایده های قشنگی دارم خوشحال میشم در خدمتت باشم
mamany
31 تیر 93 7:11