آراد جون مامان و شب بیداری هایش
سلام گل بی خارم سلام نفسم حدود 2 هفته ایی میشد که خیلی بیقرار بودی مخصوصا شب ها از آخرین شبی که مشهد بودیم شروع شد خیلی بیتاب بودی و ناله میکردی حدس زدم بخوای دندان در بیاوری این مدت خیلی ناراحت بودی تا حدود 10 روز پیش که دستم رو گرفتی و به دهنت بردی یکدفعه دیدم یه مروارید در قسمت دندان های آسیایی بیرون زده اما بیتابی هات تمام نشد و چند روز هم خیلی آبریزش و سرفه داشتی بالاخره 4 شنبه گذشته متوجه شدم 8 دندان با هم در آوردی مادرت بمیره عزیزم که این همه درد کشیدی قربونت برم نازنین مادر همه لثه هایت ورم کرده بود اما الان همه شان سفید شده قربونت برم که اصلا جون نمیگیری لاغر موندی خوردنی من چندتا از عکسای...