خونه خودمون
سلام آراد مامان
خوبی جیگرممممممممممممممممم
مامان فدات شه بالاخره بعد از 50 روز اومدیم خونه خودمون
از جمعه 11 آذر که رفتیم خونه مامانی تا سه شنبه 4 بهمن اونجا بودیم
اونجا که بودیم بیشتر کاراتو مامانی و بابایی انجام میدادن
خوش به حال من بود
موقع اومدن هم خیلی سخت بود با اینکه خوشحال بودم میایم خونه خودمون اما فکر کردن به اینکه دست تنها میشم خیلی سخت بود
مامانی و بابایی هم خیلی بهت عادت کردن موقع اومدن خیلی ناراحت بودن(به کسی نگی ، بابایی کلی گریه کرد)
اما از سه شنبه که اومدیم بابات زحمت میکشه گاهی اوقات کمکم میکنه دستش درد نکنه
امروز هم با کمک بابات بردیمت حمام الان هم خوابیدی
این اولین بار بود که حمامت میکردم تا حالا همش مامانی حمامت میکرد منم مسئولیت سنگین آب ریختن رو بدنت رو به عهده داشتم
اما امروز من حمامت کردم بابات هم همون مسئولیته رو به عهده داشت
تا امروز که خدا رو شکر همه چی خوب بوده بقیش هم خوبه ،من مثبت نگرم
راستی 20 دی ماه ختنه ات کردیم خدا رو شکر 3 روزه خوب شد
یادم رفته بود بنویسم که دور سرت پایان 1 ماهگیت 5/37 بود و پایان دو ماهگیت هم 39 سانتی متر بود
عشق منی
الان خوابیدی بعد از حمام خواب خیلی میچسبه عزیزم