خونه خودمون
سلام آراد مامان خوبی جیگرممممممممممممممممم مامان فدات شه بالاخره بعد از 50 روز اومدیم خونه خودمون از جمعه 11 آذر که رفتیم خونه مامانی تا سه شنبه 4 بهمن اونجا بودیم اونجا که بودیم بیشتر کاراتو مامانی و بابایی انجام میدادن خوش به حال من بود موقع اومدن هم خیلی سخت بود با اینکه خوشحال بودم میایم خونه خودمون اما فکر کردن به اینکه دست تنها میشم خیلی سخت بود مامانی و بابایی هم خیلی بهت عادت کردن موقع اومدن خیلی ناراحت بودن(به کسی نگی ، بابایی کلی گریه کرد) اما از سه شنبه که اومدیم بابات زحمت میکشه گاهی اوقات کمکم میکنه دستش درد نکنه امروز هم با کمک بابات بردیمت حمام الان هم خوابیدی این اولین بار بود ک...